عطاءاله مهاجراني و جميله كديور در نوشته هايي جداگانه از "اكبرگنجي" ياد كردند.ت :
عطاءاله مهاجراني و جميله كديور در نوشته هايي جداگانه از "اكبرگنجي" ياد كردند. اين يادداشت ها در وبلاگ هاي شخصي اين دو آمده است : هوا بس ناجوانمردانه سرد است / جميله كديور این روزها نسبت عجیبی بین صدای گنجی و تن رنجور او بر قرار شده .در برابر کینه، قساوت و تحقیر بیشتر ،او هم صدایش بلند تر شده است ؛صدایی که در متن جهان طنین افکنده. یکی از وکلای او را بازداشت کرده اند و برای وکیل دیگرش هم خط و نشان کشیده اند.حتی به همسر رنج کشیده اش هم رحم نمی کنند و با طرح مباحثی واهی واختلاف برانگیز سخن از ممنوعیت ملاقات گنجی با همسرش مطرح می شود. همه این اتفاقات اندک زمانی پس از فضای تصنعی پیش از انتخابات در حال وقوع است وتمام این جریانات در آستانه معرفی دولت جدید است.دولتی که اعلام اسامی برخی اعضای آن در شرایط عادی چالش برانگیز و نگران کننده بود.تردیدی نیست که برای منحرف کردن افکار عمومی از آن چه در شرف وقوع است طی روزهای آینده اتفاقات جدیدی رخ خواهد داد.سیاست حاکمان جدید حکم می کند که فضا غبار آلودتر شود.بازداشت های جدید،احضارهای تازه،طرح مطالب محیرالعقول که از مخیله آقایان سرریز می کند،سرکوب مطالبات اقشار مختلف اجتماعی...از جمله این رخدادهاست. همه سخن این است که گنجی می نویسد و نوشته اش را منتشر می کند. آن هم نه در مطبوعات ایران که اجازه چاپ ندارند، که از طریق سایت های خبری.آیا این همه هزینه نظام در شرایط ویژه ای که ایران با آن رویاروست مدبرانه است؟ دربرابر خانه گنجی / عطاءاله مهاجراني تصویرهای جمعیتی را دیدم که در سعادت آباد دربرابر خانه اکبرگنجی جمع شده،شمع روشن کرده ،سرود خوانده اند و شعر. به اکبر فکر می کنم. به نظرم انسان هایی پیدا می شوند که قاعده و قرار زندگی را خود انتخاب می کنند. و جمعیت عظیمی که مطابق عادت زندگی می کنند ، نسخه زندگی را دیگران برای آنان می نویسند. انسان های انتخاب گر مثل خروسی هستند که با صدای بلند می خوانند و سپیده را اعلام می کنند و گروه دوم که خوابشان سنگین است می گویند این خروس بی محل را باید سر برید مثل خروس کویر شریعتی.مثل شریعتی که خروس آوازه خوان زمانه خود بود...گنجی هم مثل شمع است که می سوزد و آب می شود و از جانش شعله و روشنایی سر می کشد و هم صدایش ،که این روزها به گوش دنیا رسیده است، یاد آور آواز خروس کویر است. میلان کوندرا گفته است :"رمان نویس خانه زندگیش را ویران می کند، تا با سنگ ها خانه رمان خود را بسازد." گنجی خانه تنش را ویران کرده است مثل گنجی که در ویرانه ای نهان است، خانه ای ساخته است برای آیندگان...خانه داستان واقعی یک انسان در روزگار گدایی غرور...
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی