فریبرز رئیس دانا، در گفت و گو با "روز":
خب بروند، خوش آمدند
۱۳ مرداد ۱۳۸۴
با دکتر فریبرز رئیس دانا، از رفتن محمد خاتمی و آمدن احمدی نژاد سخن گفته ایم. صدای فریبرز رئیس دانا، پر از اندوه و بغض بود، بخصوص وقتی می گفت: امپریالیسم و خودکامگی متحدان طبیعی هم هستند.
آقای خاتمی دارند می روند...**خب بروند. خوش آمدند
همین؟بله.
ایشان هیچ کاری کردند؟در یکی دو سال اول به قدرت رسیدن ، بله. آثاری گذاشتند. همان ماجرای قتل های زنجیره ای و افشا آن، یا انتشار روزنامه ها. آدم باید نابینا باشد که اینها را نبیند.
پس؟**در بقیه موارد، آقای خاتمی در برابر حرکتی که مردم پیش از آمدن وی شروع کرده بودند، نقش ترمز را داشت. حالا هم احمدی نژاد آمده که به نظر من از همین سلسله است. اینها دنبال هم می آیندو خیلی هم مسیر عوض نمی کنند. حالا یک در آمد کلان نفتی هم که به آقای احمدی نژاد رسیده؛ آن را تقسیم می کنند . قرار است مقدار زیادی از این پول به یکی از نهادهای نظامی برود، که ایشان هم نماینده همان نهاد است. اما اینها دوای درد ملت ما نیست. بهره وری ما پایین است. منابع ما ناسازگار توزیع می شود، ساخت قدرت دموکراتیک نیست. منابع اقتصادی مادر دست افرادی خاص است، و آقایان با قدرت بازی می کنند. مردم هم در وضعیت خاصی مانده اند. وضعیتی نابسامان؛ و به خاطر این نابسامانی از روحیه های اجتماعی آنها بهره برداری می شود. اما واقعیت این است که با این بهره برداری ها، آقایان نمی توانند مسائل کشور را حل کنند. خاتمی نتوانست، احمدی نژاد هم نخواهد توانست. حالا خواهید دید.
برخی می گویند آقای احمدی نژاد به خاطر شعارهای اقتصادی که داد نظر مردم را جلب کرد.این حرف ها درست نیست. باید به معانی توجه کرد. خربزه یعنی اقتصاد، عصبانیت یعنی روانشناسی. این شعارها و حرف ها سطحی است. مردم در واقع به دلیل 16 سال حکومت کارگزاران و اصلاح طلبان به اینجا رسیدند. در دوران همین ها میلیارد میلیارد سرمایه از کشور خارج شد. در دوران همین ها در کانون نویسندگان را تخته کردند. آقای احمدی نژاد ، در ادامه همین وضع آمده و همین راه را هم خواهد رفت. اینها با مردم و روحیات آنها بازی می کنند....
( بعد از یک سکوت)
راستی حال شما خوب است؟نه، من حالم خیلی بد است
(بعد از یک سکوت)
الان به عنوان یک اقتصاددان چه می کنید؟مبارزه می کنم. مبارزه برای آزادی، برای عدالت، برای رهایی وطنم. یک اقتصاددان کارش چیست؟ چکمه لیسی قدرت کار من نیست، من باید تلاش کنم تا نیروهای اقتصادی وطنم رها شود. نه تنها وطن من، که منطقه، که جهان. من مبارزه می کنم تا آن یاوه هایی که در ارتباط با جهانی شدن مطرح است، در محدوده من بی پاسخ نماند. من مبارزه می کنم تا به آن نیروهایی که فکر می کنند از طریق آمریکا، کشور مانجات می یابد، نشان دهم که امپریالیسم و خودکامگی متحد هم هستند . من ....
( من به سکوت فریبرز رئیس داناتلنگر نمی زنم.)
۱۳ مرداد ۱۳۸۴
با دکتر فریبرز رئیس دانا، از رفتن محمد خاتمی و آمدن احمدی نژاد سخن گفته ایم. صدای فریبرز رئیس دانا، پر از اندوه و بغض بود، بخصوص وقتی می گفت: امپریالیسم و خودکامگی متحدان طبیعی هم هستند.
آقای خاتمی دارند می روند...**خب بروند. خوش آمدند
همین؟بله.
ایشان هیچ کاری کردند؟در یکی دو سال اول به قدرت رسیدن ، بله. آثاری گذاشتند. همان ماجرای قتل های زنجیره ای و افشا آن، یا انتشار روزنامه ها. آدم باید نابینا باشد که اینها را نبیند.
پس؟**در بقیه موارد، آقای خاتمی در برابر حرکتی که مردم پیش از آمدن وی شروع کرده بودند، نقش ترمز را داشت. حالا هم احمدی نژاد آمده که به نظر من از همین سلسله است. اینها دنبال هم می آیندو خیلی هم مسیر عوض نمی کنند. حالا یک در آمد کلان نفتی هم که به آقای احمدی نژاد رسیده؛ آن را تقسیم می کنند . قرار است مقدار زیادی از این پول به یکی از نهادهای نظامی برود، که ایشان هم نماینده همان نهاد است. اما اینها دوای درد ملت ما نیست. بهره وری ما پایین است. منابع ما ناسازگار توزیع می شود، ساخت قدرت دموکراتیک نیست. منابع اقتصادی مادر دست افرادی خاص است، و آقایان با قدرت بازی می کنند. مردم هم در وضعیت خاصی مانده اند. وضعیتی نابسامان؛ و به خاطر این نابسامانی از روحیه های اجتماعی آنها بهره برداری می شود. اما واقعیت این است که با این بهره برداری ها، آقایان نمی توانند مسائل کشور را حل کنند. خاتمی نتوانست، احمدی نژاد هم نخواهد توانست. حالا خواهید دید.
برخی می گویند آقای احمدی نژاد به خاطر شعارهای اقتصادی که داد نظر مردم را جلب کرد.این حرف ها درست نیست. باید به معانی توجه کرد. خربزه یعنی اقتصاد، عصبانیت یعنی روانشناسی. این شعارها و حرف ها سطحی است. مردم در واقع به دلیل 16 سال حکومت کارگزاران و اصلاح طلبان به اینجا رسیدند. در دوران همین ها میلیارد میلیارد سرمایه از کشور خارج شد. در دوران همین ها در کانون نویسندگان را تخته کردند. آقای احمدی نژاد ، در ادامه همین وضع آمده و همین راه را هم خواهد رفت. اینها با مردم و روحیات آنها بازی می کنند....
( بعد از یک سکوت)
راستی حال شما خوب است؟نه، من حالم خیلی بد است
(بعد از یک سکوت)
الان به عنوان یک اقتصاددان چه می کنید؟مبارزه می کنم. مبارزه برای آزادی، برای عدالت، برای رهایی وطنم. یک اقتصاددان کارش چیست؟ چکمه لیسی قدرت کار من نیست، من باید تلاش کنم تا نیروهای اقتصادی وطنم رها شود. نه تنها وطن من، که منطقه، که جهان. من مبارزه می کنم تا آن یاوه هایی که در ارتباط با جهانی شدن مطرح است، در محدوده من بی پاسخ نماند. من مبارزه می کنم تا به آن نیروهایی که فکر می کنند از طریق آمریکا، کشور مانجات می یابد، نشان دهم که امپریالیسم و خودکامگی متحد هم هستند . من ....
( من به سکوت فریبرز رئیس داناتلنگر نمی زنم.)
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی