پنجشنبه، مرداد ۱۳، ۱۳۸۴

چشمهای نگران به شاتل فضایی و بیمارستان میلاد، عليرضا حقيقي، روز

چشمهای نگران به شاتل فضایی و بیمارستان میلاد، عليرضا حقيقي، روز
چرا بی تدبیری باید به گونه ای باشد که ملتی باید نگران جان فضانوردانشان در شاتل فضایی باشند و مانگران جان نویسندهای بیمار در بیمارستان میلاد
با آنکه هفته گذشته آقای آصفی سخنگوی وزارت امور خارجه در سفر بی سر وصدای خود به لندن مأموریت یافته بود شبهات ذهنی و تحلیلی مقامات انگلیسی که ریاست دوره ای اتحادیه اروپا را نیز بر عهده دارد. در مورد دولت آقای احمدی نژاد برطرف سازد- دولت انگلستان که برخلاف تحلیل و پیش بینی کارشناسان سفارت خود با پیروزی احمدی نژاد مواجه شده بود با رفتاری سرد با این قضییه موضع گرفت- و سیمای جدید و ترمیم یافته ای را جایگزین آن سازد، والبته سفر چندان موفقیت امیز نبود. اما در تهران برخی از جریانات قوه قضائیه که چندان به قوانین مصوب در مورد حقوق شهروندی ومصالح بین المللی نظام و اهمیت پرستیژ و پرتره کشور از جنبه تبلیغات بین المللی توجهی ندارند. در ارتباط با قضیه گنجی با ایجاد محدودیتهای بی سابقه ای که تاکنون در برخورد با زندانیان سیاسی بستری در بیمارستانهای عمومی سابقه نداشته است، فیل تبلیغاتی را هوا کردند که مستقیما ً علیه مصالح کشور و نیز بیش از همه به دولت احمدی نژاد ضربه زده است. باید توجه داشت که آقای احمدی نژاد رو در رو با سه موضوع مهم است که برای هر کدام باید انرژی زیادی صرف کند و ایجاد مسائل حاشیه ای در گام نخست حرکت دولتش، بعنوان چوب لای چرخ دولت گذاشتن تعبیر می شود. اگر این کار برای دولت خاتمی اتفاق افتاده بود که از لحاظ مبانی فکری با این جریان درون قوه قضائیه که جریانی خودنگر است، متمایز بود جای تعجب نبود. اما آنها که احساس نزدیکی با دولت جدید می کنند معلوم نیست بر اساس چه تحلیلی چنین غائله ای را ایجاد کرده اند. این سه واقعه مهم که از جنبه داخلی و بین المللی در ترسیم سیمای آن نقش حیاتی دارند. در وهله نخست مراسم تنفیذ و تحلیف آقای احمدی نژاد و معرفی کابینه وی به مجلس . دوم، تصمیم گیری در مورد پیشنهادات نهایی شده اروپاییان در زمینه مسایل هسته ای در ماه آینده و نیز سفر به امریکا و شرکت در اجلاس سازمان ملل و انجام مذاکرات سیاسی بین الدولی می باشددر هر سه این وجوه دولت احمدی نژاد به خوبی واقف است که پاشنه آشیل دولت وی در اغاز کار، رودرویی تبلیغاتی و عملی با قدرتهای بزرگ بین المللی است. زیرا دولت جدید نیاز به ایجاد آرامش و اعتمادسازی چه در سطح داخلی و چه در سطح بین المللی دارد. تا بتواند اقتصاد را از رکود خارج کند و نیروهای برجسته و کار امد تکنوکرات را که در مورد ادامه همکاری با دولت جدید در تردیدند را از دودلی خارج سازد اما وقایع مربوط به بیمارستان میلادو نگرانی از مرگ اکبر گنجی توان دستگاه دیپلماسی کشور را به پاسخگویی در مورد موضوعی معطوف داشته است که بدون پرداخت این هزینه ها قابل حل بود.
دولت احمدی نژاد باید به خوبی توجه داشته باشد که مصالح مربوط به مذاکرات هسته ای و اطمینان بخشی به نظام بین المللی آنقدر با منافع استراتژیک آنها پیوسته است که معالجه آزاد و بدون قرنطینه یک زندانی سیاسی در مقابل آن بسیار کم اهمیت است. فرضا اکر گنجی در چند ماه بستری شدن خود مطالبی را نیز ایراد کند مگر دایره تاثیر ان از گذشته بیشتر خواهد بود. در حال حاضر اکثر دیپلماتهای ایرانی در کشورهای غربی در مقابل مراجعات دیپلماتیک و گفتگوهای خصوصی با شخصیتهای فرهنگی وسیاسی مجبورند مخالفت خود را با روشها و اقدامات این جریان درون قوه قضائیه مطرح سازند و ان را محکوم کنند در عین حال خاطر نشان کنند که رئیس قوه قضائیه منش و روش دیگری را قبول دارد.- در سمینار سال گذشته سفرای ایرانی مقیم خارج اکثرا از تاثیرات مخرب برخی اقدامات قضایی بر دیپلماسی کشور انتقاد کردند-
پیامدها
در این میان حتی برخی از تحلیلگران فکری جریان اصولگرا که از احمدی نژاد حمایت کرده اند توضیح داده اند که این روش برخورد قضائی عملا به سود گنجی شده اس واقعییت ان است که با این اقدامات ازار دهنده و ارعاب امیز همه اهدافی که این جریان جستجو میکرد به ضد ان مبدل شده استاول انکه گنجی از یک شخصیت عادی به یک شخصیت بین المللی تبدیل شده است دوم آنکه دوم آنکه این تبلیغات بر تیراژ کتب وی می افزاید وانتقاد ات و نظرات وی با طنین بیشتری در افکار عمومی جامعه مورد توجه قرار می گیرد،سوم انکه امکان نقد دیدگاههای سیاسی و مبانی فکری گنجی از بسیاری از روشنفکران و نخبگان فکری سلب می گردد زیرا بسیاری از آنها حتی آنهایی که اعلامیه هایی به نفع او منتشر گردانیده اند، و یا برخی از دولتمردان خیر - مانند اقای کروبی- که برای رهایی او به جد به رایزنی و پا درمیانی مشغولند. انتقادات جدی به دیدگاههای فکری وی در مانیفست جمهوریخواهی و نیز تحلیل های سیاسی اخیر او دارند. اما رسم جوانمردی و فتوت را در آن نمی بینند که در چنین وضعی او را مورد نقد قرار دهند. علاوه بر این احساس می کنند که نقد آنها می تواند به نفع جریانی در قوه قضائیه باشد که خودنگر است و مصالح ملی و عالیه نظام را در نظر نمی گیرد.وچهارم انکه بسیاری از شخصییتهاییکه که همواره از منتقدان برجسته حمله امریکا به ایران بوده اند- مانند چامسکی- در مخالفت با اقدام مذکور علیه قوه قضاییه به کوفی عنان نامه داده اند- . طبیعی است در فضای جنگ طلبانه برخی جریانات درون امریکا علیه ایران از دست دادن این شخصییتها یه نفع نظام نخواهد بود.
اگر دولت خاتمی از سر ناتوانی چنان جلوه گر می کرد که با گذشت از این تخلفات قصد حفظ آرامش را دارد، دولت احمدی نژاد که از لحاظ مناسبات قدرت سهم بیشتری از کیک قدرت را داراست ا نباید اجازه دهد جریانات خودنگر درون قوه قضائیه با این اقدامات غیر معمول و متخلفانه مراسم تنفیذ و تحلیف رئیس جمهور جدید و سفر به امریکا و مذاکرات هسته ای را تحت الشعاع قرار دهند و از این بابت به وی ضربه بزنند. شاید این جریانات قصد دارند به دولت جدید نشان دهند که فرمانده مائیم.
چرا بی تدبیری باید به گونه ای باشد که ملتی باید نگران جان فضانوردانشان در شاتل فضایی باشند و مانگران جان نویسندهای بیمار در بیمارستان میلاد. شاید اگرکسانی که به این کارها مبادرت میورزند پوستری از کهکشان در اتاقشان نصب کنند و قبل از هر تصمیم گیری به ان نگاه کنند شاید نگاهشان به ادمها عوض شود.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی